جدول جو
جدول جو

معنی خوش چشم - جستجوی لغت در جدول جو

خوش چشم
نام اسب یا قاطری که سیاه چشم باشد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
منبع کوچکی از نور که کنار دوربین قرار می گیرد و بی آنکه روی نوربینی فیلم اثر سوء به جا بگذارد، چشمان شخصیت مورد نظر را نور می دهد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از خوش نام
تصویر خوش نام
ویژگی کسی که میان مردم به نیک نامی و درست کاری معروف شده باشد، نیک نام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش قدم
تصویر خوش قدم
ویژگی کسی که قدمش میمون و مبارک است
نیک پی، خجسته پی، فرّخ پی، سپیدپا، فرّخ قدم، فرخنده پی، پی سفید، پی خجسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش گام
تصویر خوش گام
خوش رفتار، ویژگی آنکه با مردم به خوش خویی و مهربانی رفتار می کند، ویژگی انسان یا حیوانی که که خوب راه می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
روشنایی چشم، قدرت بینایی
کنایه از فرزند عزیز
کنایه از شخص عزیز، نور دیده، نور بصر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
ویژگی تومور یا غدۀ بی خطر مثلاً تومور خوش خیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوخ چشم
تصویر شوخ چشم
شوخ دیده، بی شرم، بی حیا، گستاخ، زیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
خوش مزه، ویژگی هر چیزی که طعم و مزۀ خوب داشته باشد و به ذائقه خوش بیاید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوخ چشم
تصویر شوخ چشم
بیشرم، بی ادب، گستاخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شور چشم
تصویر شور چشم
آن که از نظرش به کسی یا چیزی زیان وارد آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش چشم
تصویر پیش چشم
در منظر در مرای برابر دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
نیک نهاد، خوش خلق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
گوارا، لذیذ، با مزه
فرهنگ لغت هوشیار
نابینا کور اعمی. یا کور چشم حریر. (بقلب اضافه)، نوعی پارچه ابریشمی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که دارای چشمی چون چشم گور (خر) باشد: گور چشمان شراب می خوردند ران گوران کباب میکردند. (نظامی)، پارچه ابریشمی که بوقت بافتن چشم گور (خر) بر آن نقش کنند: قز آکندی از گور چشم حریر بپوشید و فارغ شد از تیغ و تیر. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میش چشم
تصویر میش چشم
آنکه چشمش بچشم میش شبیه است: (حمل (دلالت کندبر)، . . سرمه چشم یا گربه چشم یا میش چشم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
روشنی چشم فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوخ چشم
تصویر شوخ چشم
((چَ یا چِ))
بی شرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گوشه چشم
تصویر گوشه چشم
((~. چَ))
کنایه از توجه و التفات مختصر و کوتاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
خوش خلق، نیک نهاد، در اصطلاح پزشکی، بی خطر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
Flavorful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
Shapely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
красивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
вкусный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
wohlgeformt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
schmackhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
красивий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
смачний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
zgrabny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
smaczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
匀称的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
美味的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش فرم
تصویر خوش فرم
bem proporcionado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوش طعم
تصویر خوش طعم
saboroso
دیکشنری فارسی به پرتغالی